آرزوی مائده طهماسبی برای سالروز تولد دکتر رفیعی
تاریخ انتشار: ۲۲ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۶۴۱۷۶۲
صراط: علی رفیعی هنرمند شناخته شده تئاترمان، امروز، 22 دی ماه، هشتاد و دو ساله میشود.
به گزارش ایسنا، مائده طهماسبی بازیگری که در فیلم «ماهیها عاشق میشوند» و نمایش «خانه برناردا آلبا» با رفیعی همکاری داشته است، تولد او را تبریک میگوید و خاطراتی از تجربه همکاری با این هنرمند بیان و آرزو میکند قدر هنرمندان بزرگمان را بیشتر بدانیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او می گوید که بازیگر در نمایش علی رفیعی دوست دارد جای تماشاگر بنشیند و لذت تماشای آن نمایش را بچشد.
طهماسبی که دو سال پیش در جشن تولد 80 سالگی علی رفیعی و در تازهترین نمایش او در کنارش بود، خاطره خوش آن جشن را یادآوری میکند و ادامه میدهد: بخت با من یار بود که دو سال پیش همزمان با اجرای نمایش «خانه برناردا آلبا» در کنار دیگر اعضای گروه اجرایی این نمایش در تالار وحدت و در جشن تولد دکتر رفیعی حضور داشتم؛ شبی با شکوه که مهمانان بسیاری در آن شرکت داشتند و حضور در این جشن و بازی در آن نمایش برایم افتخاری بزرگ بود.
او با اشاره به کارنامه پربار علی رفیعی اضافه میکند: برای بازیگری در سن و سال ما اتفاقی بسیار خوشایند است که به بازی در کاری از علی رفیعی دعوت شود چراکه او هنرمندی است با حدود 60 سال تجربه و آثاری درخشان هم در تئاتر و هم در سینما.
طهماسبی که اولین بار با بازی در فیلم «ماهیها عاشق میشوند» با رفیعی همکاری کرده است، اضافه میکند: در آن فیلم وسواسهای ایشان را میدانستم و خبر داشتم طراحی صحنه و قاببندیها چقدر برایشان اهمیت دارد. وقتی وارد پروسه کار شدیم، دیدم روش ایشان برگرفته از کارگردانی تئاتر است. زیباییشناسی و سلیقهشان در قاببندیهای زیبا در این فیلم هم بخوبی نمود دارد .احساس میکردم آمبیانس کار برایشان در اولویت است که نتیجهاش آن فیلم زیبا شد و همان گونه که خودشان گفتهاند، «ماهیها...» فیلمی است درباره عشق و غذا.
تصویری از فیلم «ماهیها عاشق میشوند»
او سپس از تجربه بازی در نمایش «خانه برناردا آلبا» تازهترین کاری که علی رفیعی دو سال پیش روی صحنه برد، سخن میگوید و ادامه میدهد: در این نمایش دیدم ایشان ما را با صحنهای خالی رو به رو کرده و بازیگر در اولویت است.
طهماسبی از سالهای دوری سخن میگوید که تمرین تئاتر در هر روز شش هفت ساعت به طول میانجامید و ادامه میدهد: در این نمایش یاد دوران نوجوانی و جوانیام افتادم چراکه در آن دوره برای هر نمایش روزانه شش هفت ساعت تمرین میکردیم و حالا سالهاست دیگر کمتر گروهی این گونه تمرین میکند. اما پروسه آمادهسازی این نمایش و شنیدن سخنان دکتر رفیعی مانند یک کلاس درس بود و من شخصا سه و ماه و نیم در تمرین نمایش حضور داشتم . تجربهای بسیار عجیب، متفاوت و خوب بود زیرا در این گونه کارها همه چیز هم دشوار است هم آسان. هرچند پروسه تمرین سخت است ولی اگر درست اتفاق بیفتد، نتیجه کار، خیره کننده میشود.
او یادآوری میکند: پیش از بازی در این نمایش تقریبا همه کارهای دکتر رفیعی را دیده بودم و همیشه مسحور صحنههای زیبا، قابها و نورپردازیهای ایشان میشدم. دلم میخواست میشد در اجرای نمایش «خانه برناردا آلبا» هم در جایگاه تماشاگران بنشینم و یک بار هم تماشاگر این نمایش باشم و لذت تماشای آن را بچشم.
این بازیگر با اشاره به علاقهمندی علی رفیعی به نقاشی اضافه میکند: معتقدم ایشان تحت تاثیر فرانسیس گویا نقاش معروف اسپانیایی است. وقتی با هنرمندی کار میکنی که به دیگر هنرها مانند نقاشی یا مجسه سازی و .. هم اشراف دارد، تجربه همکاری برای آدمی بسیار آموزندهتر خواهد شد.
طهماسبی که پیش از اجرای علی رفیعی در نمایش «خانه برنادا آلبا» به کارگردانی روبرتو چولی، کارگردان تئاتر آلمان هم بازی کرده بود، با اشاره به تفاوت نگاه هر دو کارگردان به این نمایشنامه ادامه میدهد: تفاوت نگاه آنان به این متن برایم بسیار جالب بود و این هم از زیبایی تئاتر است که یک متن میتواند بارها زاده شود.
رویا تیموریان و مائده طهماسبی در نمایش «خانه برناردا آلبا»
او که تجربه کار تئاتر در اروپا و امریکا را دارد، اضافه میکند: دکتر رفیعی باید در کشوری زندگی میکرد مثل آلمان یا فرانسه چون در این کشورها مرسوم است که تئاترهایشان را به یک هنرمند میسپارند و او با بازیگران موردنظرش همواره مشغول تمرین و اجراست و آن بازیگران حقوق ماهانه دریافت میکنند. مسلما اگر بازیگران ایرانی هم چنین وضعیتی داشتند، حضورشان در تئاتر خیلی بیشتر از این میشد و من فکر میکنم خود دکتر رفیعی هم چنین آرزویی دارد.
این بازیگر و کارگردان تئاتر خاطرنشان میکند: امیدوارم بیش از اینها قدر هنرمندان بزرگ خود را بدانیم و شرایط را برای کار و فعالیتشان فراهم کنیم. آن هم هنرمندی مانند دکتر رفیعی که در این سن و سال همچنان ایدههای نو دارد و خلاق و پویاست.
مائده طهماسبی در پایان سخنان خود از کرونا به عنوان اتفاقی غریب سخن میگوید که همه جهان را درگیر خود کرده و اضافه میکند: از همین جا تولد دکتر علی رفیعی را به ایشان تبریک میگویم و آرزو دارم سال آینده در جهانی بدون کرونا و در یک مهمانی حضوری، تولد ایشان را جشن بگیریم.
دکتر علی رفیعی هنرمند نامدار تئاتر ایران امروز 22 دی ماه هشتاد ودو ساله شد. او در سالهای پر شمار فعالیت هنری خود اجرای نمایشهایی همانند «آنتیگونه»، «خاطرات و کابوسهای جامهدار از زندگی و قتل میرزا تقی خان فراهانی»، «یادگار سالهای شن»،«یک روز خاطره انگیز از زندگی دانشمند بزرگ وو»،«عروسی خون»،«کلفتها»، «در مصر برف نمیبارد»، «شکار روباه»،«یرما»،«خانه برناردا آلبا» و دو فیلم «ماهیها هم عاشق میشوند» و «آقا یوسف» را پیش روی تماشاگران گذاشته است.
منبع: صراط نیوز
کلیدواژه: مائده طهماسبی علی رفیعی بازیگر بازیگر سینما و تلویزیون تئاتر صراط خانه برناردا آلبا مائده طهماسبی ادامه می دهد عاشق می شوند دکتر رفیعی علی رفیعی ماهی ها دو سال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.seratnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «صراط نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۶۴۱۷۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«شهر آفتاب مهتاب» اتفاقی آوانگارد در تئاتر دهه ۴۰
به گزارش خبرگزاری مهر، نهمین برنامه از سلسله جلسات نمایش فیلم تئاترهای شاخص با همکاری مشترک انجمن صنفی منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران خانه تئاتر و سینماتک خانه هنرمندان ایران، چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳، به نمایش فیلم تئاتر «شهر آفتاب مهتاب» به نویسندگی علی حاتمی و کارگردانی عباس جوانمرد (محصول ۱۳۴۵) اختصاص داشت.
پس از نمایش این فیلم تئاتر، نشست نقد و بررسی آن با حضور عباس غفاری (میزبان) و سیدمحسن حسنزاده (منتقد تئاتر) برگزار شد.
عباس غفاری در این برنامه گفت: این نمایش جز اولین تجربیات علی حاتمی در ادبیات فارسی و شعر کهن است. او در ادامه نیز در آثار دیگر چنین تلاشی را پی میگیرد و آثار مهمی را خلق میکند. «شهر آفتاب مهتاب» از جمله آثاری است که فقط برای ضبط تلویزیونی آماده شده و روی صحنه نرفته است.
سیدمحسن حسنزاده در ادامه این برنامه گفت: اگر بخواهیم درباره این نمایش صحبت کنیم باید در ۲ سطر بگویم که این اثر اتفاق بزرگ و سترگی در تاریخ نمایش ما است. زیرا پیشنهاد جدیدی در متن و کار گروهی در آن اتفاق میافتاد. البته اگر بخواهیم تنها با دیدن این نمایش، گروه هنر ملی را قضاوت کنیم، کم لطفی کردهایم. زیرا این اثر تنها یکی از تجربیات گروه هنر ملی و از پیشنهادات آقای جوانمرد در آن زمان بوده است. در حقیقت پیشینه تشکیل گروه هنر ملی که به میانه دهه سی بر میگردد، اهمیت بیشتری دارد. زیرا اگر به این اتفاق از منظر تاریخی نگاه کنیم، باید بگوییم آنها در آن زمان پیشنهاد جدید، بدیع و حتی آوانگاردی را اراdه کردهاند و از همین رو باید مورد توجه قرار گیرند.
وی افزود: لازم است بگویم که شرایط هنرهای نمایشی ما تا پیش از سال ۳۲، خیلی نمود و گستردگی نداشته است. به هر حال همه این شکل از فعالیتها در خیابان لالهزار و در تئاتر فردوسی، تئاتر دهقان و تماشاخانههای کوچکی چون تئاتر نصر با متون غربی و ترجمه شدهای که معمولا خود مرحوم نوشین (به عنوان چهره شاخص آن عصر که تئاتر فردوسی را پایهگذاری میکند)، آنها را آماده میکرده، جریان داشته است. بنابراین تمام آنچه که از آن زمان به ما ارث رسیده است، متون غربی ترجمه شدهای است که پیشنهاد اجرایی به آن صورت نداشته است. شاید بتوان گفت که متون ادبی هستند که انگار برای اجرا رفتن ترجمه نشدهاند. آقای جوانمرد در مصاحبهای میگوید: «نوشین خودش واژهها را کمی صیقل میداد و باتوجه به تجربه و آگاهی که داشت آماده میکرد که در زبان بازیگر بگردد تا بتواند واژگان را به صورتی ادا کند که آن طمطراق و عصا قورت دادهگی که آن زمان روی صحنه در بازی بازیگران نمود داشته، کمتر شود. البته او نیز به اینکه متون غربی مرجع اصلی فعالیت هنرهای نمایشی ماست، اعتقاد داشته است.» با این همه این اتفاق تا بعد از کودتای ۲۸ مرداد ادامه پیدا میکند.
این منتقد تئاتر در ادامه بیان کرد: بعد از کودتای ۲۸ مرداد با آتش کشیدن تئاتر سعدی و تعطیلی کلی هنرهای نمایشی در آن مقطع زمانی، جمع کوچکی به صورت اتفاقی در منزل شاهین سرکیسیان جمع میشوند. اکثر این افراد در آن زمان هنرجویان هنرستان هنرپیشگی بودند که از بد اتفاق به کودتای ۲۸ مرداد برخورد کرده و تمام آموختههای آنها بیثمر و بینتیجه مانده بود. در حالی که عطش کار کردن و تجربه کردن را داشتند. عباس جوانمرد، علی نصیریان، فهیمه راستکار، جمشید لایق، اسماعیل داورفر، خجسته کیا تعدادی از افراد حاضر در آن جمع بودند. وقتی امروز ما به تجربیات و اتفاقاتی که در آن منزل از سر گذرانده میشود، نگاه میکنیم، میتوانیم بگوییم که آنجا یکی از جایگاهها و پایگاههایی است که بسیار در تاریخ هنرهای نمایشی ما اثرگذار است. زیرا از دل آن پیشنهادهایی بیرون آمده و اجرایی میشود که بعدها مشخصا میتواند اثرگذار باشد و جریانی را در هنر تئاتر ایجاد کند.
حسنزاده در ادامه گفت: آنچه که از عباس جوانمرد نقل میشود و ما به استناد آن میتوانیم به واژگانی چون تئاتر مردمی و ملی برسیم؛ سالهاست بر سر زبانها بوده و از سوی دولتهای مختلف با آن بازی میشود تا به تعریفی برسند ولی اساسا شاید رسیدن به یک تعریف بزرگترین اشتباهی است که در این زمینه در حال رخ دادن است. در واقع این واژگان ماحصل تلاشی است که در این چند سال در منزل شاهین سرکیسیان اتفاق میافتد. البته شاهین سرکیسیان هم بسیار به متون غربی اعتقاد داشته است و از همین رو شروع به کار کردن این متون میکند اما آنها جایی برای اراdه آنچه که تجربه کردهاندT ندارند. بنابراین همان منزل کوچکی را که در خیابان رشت با مادر خود زندگی میکند، تبدیل به محفل تمرین، گعده و گفتوگو و صحبت میکند. اما این تجربیات بینتیجه بوده و به صحنه ختم نمیشود.
وی ادامه داد: عباس جوانمرد، به این پیشنهاد فکر کرده و به سراغ یکی از متون هدایت میرود و متن داستان «درد و دلهای آ میز یدالله» را تبدیل به نمایشنامه «محلل» کرده و آن را با علی نصیریان شروع به تمرین میکنند. در حقیقت در آنجا این تلنگر که ما در متن نمایشی به زبان جدیدی برسیم که بتواند با گستره بیشتری از مردم عادی ارتباط برقرار کند، زده میشود. بنابراین تلاش برای رسیدن به این زبان در مقابل زبان ترجمهای که در آن زمان وجود داشته، نقطهای میشود که تحول اولیه را ایجاد میکند.
وی افزود: عباس جوانمرد میگوید که برای رسیدن به این زبان و در حین تمرینها، با علی نصیریان به مناطق جنوب شهر میرفتند تا ببینند که مردم عادی چطور صحبت میکنند و متوجه شوند که چطور میشود آنها را به کلام نمایشی یا دیالوگ درآورد. در نهایت فرجام این اتفاق تبدیل به اجرایی میشود که به دعوت مرحوم خانلری در دانشگاه تهران روی صحنه میآید. جوانمرد میگوید وقتی اجرا تمام شد، کل سالن فردوسی دانشگاه تهران در حیرت فرو رفته بود. چون آن مراسم مربوط به بزرگداشت صادق هدایت بود و قسمتی از آن به اجرای متن «محلل» اختصاص داشت. جوانمرد میگوید بعد از این سکوت، وقتی نور روی ما آمد، تماشاگران بدون درنگ ایستادند و شروع به تشویق ما کردند. حتی آقای سرکیسیان هم بعد از دیدن این تشویق باور کرد که ما میتوانیم به سراغ زبان و کاراکترهای دیگری در متون نمایشی خود برویم.
این منتقد تئاتر در پایان صحبتهایش بیان کرد: آنها در موقعیتی این کار را انجام میدهند که هیچ پیشنهاد جدید و زبان متفاوتی غیر از آن زبان ترجمهای روی صحنه نرفته بوده است. به این ترتیب روشنفکران آن زمان ناگهان با شکل تازهای از اجرا و زبان مواجه میشوند. در واقع این نقطه شروعی بوده است که علی نصیریان و عباس جوانمرد تصمیم میگیرند تا فاز خود را از گروهی که سرکیسیان دور خود جمع کرده بود، جدا کنند و روی نمایشهایی کار کنند که قرار است تصویری از جامعه و مردمان خودشان ارایه دهد. این جسارت در آن مقطع زمانی به قدری اهمیت داشته است که باید بگویم شاید همین اتفاق سبب شده تا ما به مرور زمان با نمایشنامهنویسان و گروههایی مواجه شویم که از دل این تجربه اعتقاد پیدا کردند که میشود اتفاق دیگری را رقم زد.
کد خبر 6095470